دانلود کل مطالب این بخش بصورت pdf از اینجا
قانون تملک آپارتمانها در سال 1343 به تصویب رسیده است، یعنی زمانی که تازه موضوعی به نام آپارتمان نشینی در کشورمان مطرح شده بود. احتمالا تدوین کنندگان این قانون خود نیز نمیدانستهاند که در حال نوشتن چه قانون مهم و پرکاربردی هستند. با گذشت بیش از 40 سال از تصویب این قانون امروز بسیاری از مشکلات ساکنان آپارتمانها با مراجعه به این قانون و آیین نامه آن حل میشود. در این قانون پیشبینی شده است که آپارتمان دارای دو بخش مختلف خواهد بود که بر هر یک قواعد حقوقی مختلفی حاکم است؛ بخشهای مشترک و بخشهای اختصاصی آپارتمان. در ادامه رژیم حقوقی که در هر یک از این دو قسمت آپارتمان حاکم است، بیان میشود.
یک مجتمع مسکونی آپارتمانی، از بخشها و قسمتهای مختلفی تشکیل شده است. برخی از قسمتها مورد استفاده انحصاری مالکان است و برخی دیگر مورد استفاده عموم مالکان است. مقرراتی که بر هر یک از این دو بخش حاکم است تفاوت میکند.
سند رسمی مالکیت که بعد از خرید یک ملک به شما داده میشود یکی از محکمهپسندترین دلایلی است که در دادگاه پذیرفته میشود. آن قسمتهایی از آپارتمان در ملکیت اختصاصی شما است که در این سند صریحا به آن اشاره شده باشد. به این قسمتها«بخشهای اختصاصی ساختمان» میگویند. مشخصات کامل قسمت اختصاصی از لحاظ حدود طبقه، شماره، مساحت قسمتهای وابسته، ارزش و. . . در سند مالکیت شما بیان شده است.
در مقررات، بخشهای اختصاصی ساختمان اینگونه تعریف شده است: «قسمتهایی از بنا اختصاصی تلقی میشود که عرفا برای استفاده انحصاری شریک ملک معین یا قائممقام او تخصیص یافته باشد. » بنابراین آن قسمتی از ساختمان که به وسیله مالک یا کسی که از مالک اجازه دارد، به صورت انحصاری مورد استفاده قرار میگیرد قسمتهای اختصاصی آپارتمان نام دارد. به طور مثال، بالکن یا انباری یک ملک، انحصارا مورد استفاده مالک آن ملک است، بنابراین جزو بخشهای اختصاصی به حساب میآید. البته ممکن است مالک این قسمتها را اجاره دهد و این موضوع در تقسیم آپارتمان به اختصاصی و مشترک بیتاثیر است. مالک حق استفاده مالکانه از بخشهای اختصاصی ساختمان را دارد. اما سوال این است که مالک حق هر استفادهای را دارد یا به عبارتی، آیا چهاردیواری اختیاری است؟ پاسخ منفی است. اگر چه مالکیت حقی است که قانون اساسی به رسمیت شناخته و مالک حق استفاده مطلق، دائمی و انحصاری از ملک خود را دارد، ولی آزادی مالک تا جایی به رسمیت شناخته میشود که به حقوق و آزادیهای دیگران آسیبی نرساند.
مالکیت، یکی از کاملترین حقوق است و به مالک حق هرگونه استفاده را میدهد. حقوق مالک در استفاده از ملک خود در قانون مدنی بدین ترتیب به رسمیت شناخته شده است: «هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد. »، «هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمیتواند بیرون کرد مگر به حکم قانون»، «مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هر کجا بالا رود و همچنین است نسبت به زیرزمین بالجمله مالک حق همه گونه تصرف در هوا و فراز گرفتن دارد مگر آنچه را که قانون استثنا کرده باشد. » اوصاف حق مالکیت، مطلق، دائمی و انحصاری بودن است. مالک به طور انحصاری میتواند از حقوق مالکانه خود استفاده کند و محدودیتی در استفاده از این حقوق نیست. اما ضرورتهای زندگی اجتماعی سبب شده که حد و مرز حقوق و آزادیهای افراد، حقوق و آزادیهای دیگران باشد. در ماده 132 قانون مدنی حدود اختیار مالک در استفاده از ملک خود بدین ترتیب محدود شده است: «کسی نمیتواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود مگر تصرفی که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا رفع ضرر از خود باشد.»
بنابراین مالک در استفاده از ملک خود نمیتواند از حدود معمول و متعارف خارج شود چرا که چنین استفادهای موجب تضرر همسایهها خواهد بود.
آنچه آپارتمان را از سایر اجتماعات دیگر انسانی متفاوت میکند، وجود قسمتهایی است که مالکیت آن بین مالکان قسمتهای اختصاصی آپارتمان مشترک است. از یک سو قواعدی که بر این قسمتها حاکم است، با قواعدی که بر معابر عمومی مثل کوچهها و خیابانها حکومت میکند فرق دارد، چراکه قسمتهای مشترک یک آپارتمان، ملک مشترک تمام مالکان آپارتمان است و دیگران در آن حقی ندارند، از سوی دیگر این نوع مالکیت با مالکیت قسمتهای اختصاصی متفاوت است چراکه مالک نمیتواند هر استفادهای از آن بکند و این استفاده باید با اجازه سایر شرکا باشد. قسمتهایی از ساختمان که بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم مورد استفاده تمام شرکا است، قسمتهای مشترک محسوب میشود که عبارت است از قسمتهایی از ساختمان که حق استفاده از آن منحصر به یک یا چند آپارتمان نبوده و به تمام مالکان به نسبت قسمت اختصاصی آنها تعلق میگیرد. به طور کلی قسمتهایی که برای استفاده اختصاصی نیست یا در اسناد مالکیت، ملک اختصاصی یک یا چند نفر از مالکان تلقی نشده از قسمتهای مشترک محسوب میشود. زمین و اسکلت ساختمان از جمله قسمتهای مشترک ساختمان است، همچنین تأسیسات قسمتهای مشترک از قبیل چاه آب و پمپ، منبع آب، مرکز حرارت و تهویه، کنتورها، تلفن مرکزی، انبار عمومی ساختمان، اتاق سرایدار، دستگاه آسانسور و محل آن، چاههای فاضلاب، لولهها از قبیل (لولههای فاضلاب، آب، برق، تلفن، حرارت مرکزی، تهویه مطبوع، گاز، نفت، هواکشها، لولههای بخاری)، گذرگاههای زباله و محل جمعآوری آن، همه جزو قسمتهای مشترک ساختمان است. حقوق هر مالک در قسمت اختصاصی و سهم او در قسمتهای مشترک آپارتمان را نمیتوان از یکدیگر جدا کرد. در صورت انتقال قسمت اختصاصی ملک - به هر صورتی که باشد –قسمت مشترک نیز وابسته به آن منتقل میشود. مراد این است که هیچ مالکی نمیتواند مالکیت خود را در راهروها یا آسانسور جداگانه به دیگری واگذار کند، بلکه مالکیت بخشهای اختصاصی و عمومی به یکدیگرمتصل هستند.
تقسیمبندی ساختمان به قسمتهای اختصاصی و مشترک، حدود اختیارات مالکان را مشخص میکند. مالک در قسمتهای اختصاصی میتواند از حقوق مالکانه خود به صورت کامل استفاده کند اما برای استفاده از حق مالکیت خود در قسمتهای مشاع (مشترک) نیازمند اجازه دیگران است. به طور مثال گذاشتن میز و صندلی و هر نوع اشیای دیگر و همچنین نگاهداری حیوانات در قسمتهای مشترک ممنوع است. این تقسیم بندی علاوه بر نشان دادن حدود اختیارات مالک، آثار دیگری نیز دارد.
قسمتهای مشترک آپارتمان هزینههایی دارد که باید مالکان آپارتمان آن را بپردازند. هزینههای مشترک عبارتند از:
1. هزینههای لازم برای استفاده، حفظ و نگهداری عادی ساختمان و تأسیسات و تجهیزات مربوطه
2. هزینههای اداری و حقالزحمه مدیر یا مدیران.
مساحت قسمتهای اختصاصی در پرداخت این هزینهها موثر است چراکه سهم هر یک از مالکان قسمتهای اختصاصی از مخارج قسمتهای مشترک، متناسب است با نسبت مساحت قسمت اختصاصی به مجموع مساحت قسمتهای اختصاصی تمام ساختمان. بنابراین هر چه مساحت قسمتهای اختصاصی مالکی بیشتر باشد –مثلامالک واحد بزرگتری باشد– سهم او در هزینههای قسمتهای مشترک بیشتر خواهد بود. البته این قاعده دو استثنا دارد. در صورت موافقت مالکانی که دارای اکثریت مساحت زیربنای اختصاصی ساختمان هستند، هزینههای مشترک براساس نرخ معینی که به تصویب مجمع عمومی ساختمان میرسد، حسب زیربنای اختصاصی هر واحد، محاسبه میشود. علاوه بر این قواعدی که در بالا بیان شد جنبه «امری» ندارد یعنی میتوان برخلاف آنها توافق کرد و این توافق معتبر خواهد بود. بنابراین مالکان در مورد پرداخت هزینهها میتوانند به اشکال دیگر توافق کنند. در آپارتمانهایی که بیش از سه مالک دارند این توافق در مجمع عمومی خواهد بود. مدیران مجموعه با رعایت مفاد قانون تملک آپارتمانها، میزان سهم هر یک از مالکان یا استفاده کنندگان را تعیین میکنند.
ممکن است قسمتهایی از ساختمان تنها بین چند مالک مشترک باشد در این صورت لزومی ندارد همه ساکنان ساختمان هزینههای آن را بپردازند. چنانچه چگونگی استقرار حیاط ساختمان یا بالکن یا تراس مجموعه به گونهای باشد که تنها از یک یا چند واحد مسکونی، امکان دسترسی به آن باشد، هزینه حفظ و نگهداری آن قسمت به عهده استفادهکننده یا استفادهکنندگان است.
هر گاه یک آپارتمان دارای مالکان متعدد باشد، مالکان یا قائم مقام قانونی آنها مکلفند یک نفر نماینده از طرف خود برای اجرای مقررات قانون تملک آپارتمانها در مورد پرداخت حصه مخارج مشترک تعیین و معرفی کنند. در صورتی که اشخاص مزبور به تکلیف فوق عمل نکنند، رای اکثریت بقیه مالکان آپارتمان نسبت به همه معتبر خواهد بود.
دفاتر اسناد رسمی موظف هستند در هنگام تنظیم هر نوع سند انتقال، اجاره، رهن، صلح، هبه و غیره، گواهی مربوط به تسویه حساب هزینههای مشترک را که به تایید مدیر یا مدیران ساختمان رسیده باشد، از مالک یا قائممقام او مطالبه کنند و یا با موافقت مدیر یا مدیران تعهد کسی که ملک به او منتقل شده را به پرداخت بدهیهای معوق مالک نسبت به هزینههای موضوع این قانون در سند تنظیمی قید کنند.
روابط آپارتماننشینی به وسیله قانون تملک آپارتمانها تنظیم میشود اما کاهش مشکلات آپارتماننشینی به چیزی بیش از رعایت قانون نیاز دارد. باید فرهنگ و اخلاق آپارتماننشینی در کشور نهادینه شود.
پس از حذف یارانه حاملهای انرژی و آب از قبوض، بسیاری از هزینههای بنیادین ساختمان که تا به حال به چشم نمیآمدند چند برابر شدند، بهطوری که تقسیم آنها برای ساختمان به معضلی جدی تبدیل شد.
به عنوان مثال تا به حال هزینه ی آسانسور برای طبقات مختلف به صورت یکسان محاسبه میشد ولی جدیدا طبقات پایین آپارتمان نسبت به هزینهای که منطقا بر عهده آنها نیز قرار گرفته است معترض گشتهاند.
در این قسمت سعی داریم به تعدادی از طرق تعیین سهم هزینههای مشترک اشاره کنیم.
از بررسی قانون تملک آپارتمانها و آیین نامه اجرایی آن، به دو طریق میتوان سهم مالکین از هزینههای مشترک ساختمان را تعیین کرد. اول طریق قانونی و دوم طریق قراردادی. بدیهی است چنانچه مالکان هر یک از دو طریق یاد شده را انتخاب و اجرا نمایند عمل بدان طریق برای همه آنها الزامی خواهد بود.
ماده 4 قانون تملک میگوید: حقوق و تعداد و همچنین سهم هر یک از مالکین قسمتهای اختصاصی از مخارج قسمتهای مشترک مناسب است با نسبت مساحت قسمت اختصاصی به مجموع مساحت قسمتهای اختصاصی تمام ساختمان به جز هزینههایی که به دلیل عدم ارتباط با مساحت زیربنا به نحو مساوی تقسیم خواهد شد.
همچنین برابر تبصره 3 همان ماده «چنانچه چگونگی استقرار حیاط ساختمان یا بالکن یا تراس مجموعه به گونه ای باشد که تنها از یک یا چند واحد مسکونی، امکان دسترسی به آن باشد، هزینه حفظ و نگهداری آن قسمت به عهده استفادهکننده یا استفادهکنندگان است».
مفاد ماده فوق سهم هر یک از مالکان آپارتمانها از مخارج قسمتهای مشترک ساختمان را به سه نوع تقسیم میکنند:
الف – هزینههای نسبی
ب – هزینههای ثابت
ج – هزینههای اختصاصی
مادهی 23 آییننامه قانون یاد شده هزینههای نسبی را به این صورت تبیین میکند: «سهم هر یک از مالکین یا استفاده کنندگان از هزینههای مشترک آن قسمت که ارتباط با مساحت زیربنای قسمت اختصاصی دارد از قبیل آب، گازوییل و آسفالت پشت بام که به ترتیب مقرر در ماده 4 قاون تملک آپارتمانها تقسیم میگردد ...».
از طرفی وفق ماده 14 قانون تملک آپارتمانها «مدیر یا مدیران مکلفند تمام بنا را به عنوان یک واحد در مقابل آتش سوزی بیمه نمایند. سهم هر یک از مالکان به تناسب سطح زیربنای آنها وسیله مدیر یا مدیران تعیین و از شرکاء اخذ و به بیمهگر پرداخت خواهد شد ...».
بنابراین هزینههای ساختمان به دو نوع هزینههای مستمر و حق بیمه تقسیم خواهند شد.
هزینههای مستمر اغلب براساس متراژ واحدهای آپارتمان تقسیم میشود.
روش تقسیم در این نوع هزینهها به این شکل است که ابتدا متراژ کل واحدها به دست میآید. سپس هزینهی کل به متراژ تقسیم و هر واحدی بر اساس متراژ سهم خود را پرداخت خواهد نمود. (برای تقسیم حق بیمه نیز از این روش استفاده می شود.)
هزینههایی هستند که به متراژ ساختمان ارتباطی ندارند. از آن جمله می توان به سرایدار، نگهبان، متصدی آسانسور، هزینه های نگهداری تاسیسات، باغبان و قسمتهای مشترک اشاره کرد.
نوع دیگر این نوع هزینهها اندوخته قانونی است که در برابر هزینههای اتفاقی ساختمان را بیمه می کند. تصمیم در مورد میزان این نوع اندوخته به عهدهی مجمع عمومی میباشد.
این نوع هزینهها به صورت مساوی بین واحدها تقسیم میشوند.
مثال:
ساختمانی 5 واحد به اندازه های 100، 150، 150، 100، 200 متر دارد.
هزینههای ساختمان عبارتند از:
قبض برق: 4900000 ریال
حق بیمه: 700000 ریال
هزینه باغبان: 140000 ریال
اندوخته قانونی ساختمان: 2100000 ریال
جمع متراژ : 700 متر
هزینهی هر متر مربع برای برق : 4900000 تقسیم بر 700 = 7000 ریال
هزینه بیمه : 700000 تقسیم بر 700 = 1000 ریال بر مترمربع
هزینه باغبان : 140000 تقسیم بر 5 = 28000 ریال بر واحد
هزینه اندوخته قانونی : 2100000 تقسیم بر 5 = 420000 ریال بر واحد
با این حساب شارژ قانونی واحد 100 متری عبارت است:
100*7000 + 100*1000 + 28000 + 420000 = 1248000 ریال
برای بقیه واحدها نیز بدین ترتیب محاسبه میگردد.
البته باید در نظر داشت این روش، طریقه قانونی تقسیم شارژ در ساختمان میباشد.
اغلب ساختمانها برای تقسیم شارژ از روشهای قراردادی استفاده می کنند که در مطلبی جداگانه به آن اشاره خواهد شد.
همان طور که میدانیم هر آپارتمان دارای قسمتهای اختصاصی و مشترک است و مقصود از قسمت مشترک، بخشهایی از ساختمان و اراضی و متعلقات آنهاست که به طور مستقیم یا غیر مستقیم مورد استفاده تمام شرکا و ساکنان قرار میگیرد مانند راه پلهها، آسانسور، حیاط، پشت بام و ...
هر گاه یک آپارتمان یا یک محل کسب دارای مالکین متعدد و بیش از سه نفر باشد مجمع عمومی با مالکان یا قائم مقام قانونی آنها وظیفه دارند مدیر یا مدیرانی از بین خود یا از خارج انتخاب کنند. مدیر هر ساختمان مسئول حفظ و اداره ساختمان و اجرای تصمیمات مجمع عمومی است و موظف میباشد مخارج مربوط به قسمتهای مشترک را ماهیانه جمع آوری و در ردیفهای مربوط هزینه کند.
در صورت خودداری مالک یا مستأجر یا استفاده کننده از پرداخت سهم خود از هزینههای مشترک، مدیر ساختمان مراتب را از طریق اظهار نامه به او ابلاغ اظهار نامه سهم بدهیاش را پرداخت نکند مدیر ساختمان میتواند از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم، برق، گاز و غیره به او خودداری کند. در اینجا باید توجه داشت که منظور فقط خدمات مشترک است پس اگر برق یا آب اختصاصی مالک امتناع کننده از هزینه شارژ باشد مدیر نمیتواند آن را قطع کند. پس برای قطع خدمات مشترک باید به دو نکته توجه داشت:
1. برگ اظهار نامه برای امتناع کننده از طریق دادگستری فرستاده شود و ده روز از تاریخ ابلاغ آن گذشته باشد و مالک یا مستأجر از پرداخت شارژ امتناع کند.
2. مدیر ساختمان فقط حق قطع خدمات مشترک را دارد نه خدمات اختصاصی را. بنابراین اگر مدیر ساختمان بدون رعایت مراتب بالا خدمات مشترک را قطع کند خودش قابل تعقیب بوده و از نظر کیفری به عنوان ممانعت از حق به مجازات حبس محکوم میشود. (ماده 690 قانون مجازات اسلامی)
پرسش : اگر با قطع خدمات مشترک باز هم هزینه را پرداخت نکرد چه اقدامی از سوی مدیر باید انجام شود؟
پاسخ : اگر مالک یا مستأجر علیرغم قطع خدمات مشترک باز هم از پرداخت بدهیاش امتناع کرد مدیر ساختمان به اداره ثبت محل وقوع آپارتمان مراجعه و اداره ثبت بر مبنای اظهار نامه ابلاغ شده که در بالا از آن صحبت کردیم علیه شخص امتناع کننده اجرائیه صادر میکند.
پرسش : آیا راه دیگری هم برای الزام فرد ممتنع وجود دارد؟
پاسخ : در صورتی که خدمات مشترک ممکن یا موثر نباشد مدیر ساختمان میتواند به دادگاه عمومی حقوقی دادخواست بدهد. دادگاه به این گونه شکایتها خارج از نوبت رسیدگی میکند. و واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی که به مجموعه ارائه میشود محروم میکند و تا دو برابر مبلغ بدهی او را به نفع مجموعه جریمه خواهد کرد.
پرسش : چنانچه مالک یا مستاجر به نظر مدیر ساختمان معترض باشد چه باید کند ؟
پاسخ : نظر مدیر ساختمان ظرف ده روز پس از ابلاغ اظهار نامه به مالک در دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع آپارتمان قابل اعتراض است و دادگاه به این اعتراض خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی به موضوع رسیدگی میکند و رای میدهد و این رای قطعی است و در مواردی که خدمات مشترک قطع میشود و رسیدگی سریع به اعتراض مالک یا مستأجر ممکن نباشد چنانچه دلایل معترض قوی بود دادگاه دستور متوقف ماندن تصمیم قطع خدمات مشترک را صادر خواهد کرد.
پرسش : هزینههای مشترک بر چه مبنایی تعیین میشوند و آیا قابل اعتراضاند؟
پاسخ : تعیین نحوه محاسبه هزینههای مشترک قبل از هر چیز به اراده و تصمیم اهالی همان ساختمان بر میگردد که میتوانند به هر نحوی آن را تعیین کنند اگر روش خاصی به این منظور تعیین نشده باشد سهم هر یک از مالکین یا استفاده کنندگان از هزینههای مشترک بر دو پایه است:
1 - آن قسمت که ارتباط با مساحت زیربنای قسمت اختصاصی دارد مانند آب، گازوئیل، گاز، آسفالت پشت بام و ... به نسبت مساحت واحد به مجموع مساحت قسمتهای اختصاصی تمام ساختمان محاسبه میشود.
2 - سایر مخارجی که ارتباطی به میزان مساحت زیر بنا ندارد مانند هزینههای مربوط به سرایدار، نگهبان ، متصدی آسانسور، هزینه نگهداری شوفاژ خانه و تأسیسات، تزئینات قسمتهای مشترک ساختمان، نظافت محوطه و ... به طور مساوی محاسبه میشود. در هر صورت هر یک از واحدها که در مورد سهمیه یا میزان هزینه مربوط به سهم خود معترض باشد، میتواند به مدیر مراجعه و تقاضای رسیدگی کند و در صورت رد اعتراض به دادگستری مراجعه نماید.